۱۳۸۷ دی ۲, دوشنبه

دولت عدالت پرور – شکاف طبقاتی و منزلتی – مرگ بر سر بیکاری و و مواد

مخدر : خبر خیلی داغ است و نهضتی حقیقت یاب را طلب می کند . نگارنده در

این جا فقط از منابع منتشره در رسانه های رسمی استفاده می نماید و اصلا مایل

به بهره گیری از مدارک و استنادات خارجی نیست چرا ؟؟:

( ترس از اقدام بر علیه امنیت ملی و هجمه به دولت و نظام تهمتی نیست که این حقیر تاب انها را داشته باشد چون این اتهامات را گذارده ام تا در وقتی که راهبرد های منطقه ای را برای جهانیان عرضه می کنم و انها نیز به شلغمی ان را نمی خرند و ارزشی برایش متصور نیستند به جان بخرم اتهامات را . اخر در طی این سالها ان قدرپیام جهانی و رستگاری از ایران ساطع شده که مردم جهان که هیچ حتی خبرگان و خبرچینانشان هم تهوع گرفته اند و من بخاطر ان که می خواهم سر دل انها را با استفراغی چندش اور سبک کنم قطعا انگ اختلال در امنیت عمومی و ملی را خواهم داشت پس لطفا تا ان زمان اگر ادم بیکار و بیعاری مثل خود من پیداشد و خواست به نان و نوایی برسد صبر کند و مارا به حال خود بگذارد تا اندکی درد بیکاری را تسکین دهیم و همگی را پس از ان که وادار به دل اشوبه کردم معرفی نماید قبلا از همکاری و حسن برخورد شما سپاسگذارم با احترام بسیار پوراحمد )


خبر ها: ( روزنامه ی خراسان 5شنبه 30/8/1387 – شماره 17136صفحه ی 5)
گزارش سایه انحصار بر سر واردات شاید رانت 2 میلیارد دلاری برای 65 نفر : بر اساس امار های رسمی 65 شخصیت حقیقی و حقوقی انحصار واردات 5 قلم کالا را به خود اختصاص داده اند . طبق گزارشی که به تازگی گمرک اعلام کرده است در بخش خودرو 10 وارد کننده نزدیک به 45 درصد واردات این کالا را بخود اختصاص داده اند . بر اساس امار طی 12 ماه سال 86 42461 دستگاه خودروسواری به ارزش 878 میلیون دلار وارد کشور شد که نسبت به مدت مشابه سال قبل از لحاظ تعداد 15062 دستگاه و از نظر ارزش دلاری 36 درصد افزایش داشت . بر همین اساس این 10 وارد کننده هر کدام به طور متوسط 1/39 میلیون دلار ...بوده است .بر اساس همین امار 55 درصد ارزش کل واردات شکر در سال 86 نیز در انحصار 15 شخص حقیقی و حقوقی بوده است ...واردات اهن هم توسط 20 نفر صورت گرفته است ... واردات گوشی موبایل در سال 86 نیز 10 وارد کننده ی داشته که 70 در صد بازار را در دست داشته اند .... مجموع واردات انها با واردات پارچه و ... حدود 2 میلیارد دلار شده

اما سوال بنیادین این است که در کشوری که اقتصاد ان در اختیار دولت و نیروهایی شبه دولتی و شرکت های مرتبط با بیت المال است ( روزنامه ی خراسان نوشته 65 تا 70 درصد اقتصاد دولتی است ) این منابع مالی از کجا امده و چگونه توانسته بدون عبور از فیلتر تحریم و مشکلات بانکی و اعتبارنامه و... بگذرد و فرصت های برابر در رقابت اقتصادی که شرط ابتدایی شفافیت و گریز از پول شویی و... برابری انسانی است چگونه فقط به این قلیل مردمان رسیده بنا به گفته ی همین روزنامه در اقتصاد دولتی رقابت شوخی بی مزه ای است و.... اما همان روزنامه صفحه ی 13 قرار مجرمیت مرد همسرکش صادر شد : 26 /7 1386 زنی 55 ساله در مسافرخانه به قتل رسید متهم همسر: دلیل قتل توسط این مرد 63 ساله : ما در شهرستان زندگی می کردیم و چون بیکار شدم بودم برای پیدا کردن شفلی به تهران امدیم ... چس از گذشت چند روز تلاش من برای یافتن کار بی نتیجه ماند به همین خاطر تصمیم گرفتم خودم و زنم را از شر این زندگی خلاص کنم و اول زنش را کشت و بعد می خواست خودش را راحت کند و.....( همان منبع )
پیشروی صف طویل گاز مایع در شهر های استان .

مردی بخاطر مرگ گاو شیرده اش سکته کرد ( روستای نصر اباد شاهدان عینی )

اما مساله تنها این نیست که اختلافات طبقاتی و منزلتی چه برسر جامعه خواهد اورد و حتی مهم نیست که اغلب شورش های کور خیابانی و شهری که تمامی ساختارها و زیرساخت ها را نابود می سازد بر سر تضاد های طبقاتی و منزلتی است و این نیز اصلا مهم نیست که در صورت وقوع شورشی شهری و خیابانی در کلان شهری مثل تهرانبراورد ها نشان می دهد که حاقل بیش از 4 میلیون انسان فرو دست و تحقیر شده در هجومی ویران ساز شمال شهر و تمامی ساختار های اقتصادی را درهم خواهد کوبید و این هم مهم نیست که برای پیش گیری از شورش جمعیتی 1000 نفری حداقل 4000 نیروی مسلح لازم است و... اما این مهم است که این حکومت نام اسلامی را یدک می کشد و این دولت موصوف به صفت عدالت پروری است وعزم ان دارد که بر ارزش افزوده ی بازاریان و کسبه ی جز مالیات اخذ کند و در حالی که صد ها اسکله ی غیر قانونی و خاص کار ترخیص کالا و ... را انجام می دهد بی هیچ نظارت و کنترلی و بدون هیچ مالیات و... . اما این هم مهم نیست .
مهم ان است که وقتی در دولتی اسلامی عالمی منزه و روحانی به نام کمک به فقرا کارخانجات و دستگاه هایی گران قیمت وارد کشور می کند بدون مالیات و گمرکی و ...و سپس ان را می فروشد با زمین مرغوبی که به رایگان دریافت کرده و صد ها هکتار زمین منابع طبیعی را می گیرد تا موسسه ی نشر عقاید دینی بسازد و ان را با کل تجهیزات و ساختمانهایی که اهدایی دولت و نظام بوده می فروشد و ان گاه که در تبانی و توطئه ایی کثیف وزارت امور خارجه و کشور و ... را می پیچانند و گورستان یهودیان را شبانه تصاحب کرده و برای ان پروانه می گیرند و همان را به یک نهاد ارزش مدار مسلح به هزاران میلیارد می فروشند
( ابتدا در حاشیه ی گورستان زمینی خریدند به 5 میلیون تومان و سپس با کمک و تبانی با استاندار وقت و بسیج تمامی ادارات و سازمانها از جمله شهرداری یک شبه به گورستان حمله کردند و با صاف کردن و تنظیم و اسفالت ان پس از کش و قوس هایی به نهادی انقلابی فروختند به دو میلیارد و...) هیچ کس در صدد اخذ مالیات بر ارزش افزوده از انها بر نمی اید و هیچ کس درصدد ان نیست که بپرسد اقا این گورستان یک شبه چگونه دود شد و رفت به اسمان البته در ان یک خیابان احداث کردند به هزینه ی شهرداری و سپس مالک یک شبه به سبب ان که ملک تصاحبی اش اندکی در خیابان قرار گرفت از شهرداری غرامت هم گرفت و هم مجوز احداث یک پاساز بزرگ و این فقط بخشی از همه ی ان چیزی است که روی داد... . حالا شما قضاوت فرمایید اخذ مالیات بر ارزش افزوده از چه کسانی صورت خواهد گرفت و وارد کننده گان کالاها چه کسانی هستند ؟ ایا تا کنون یک شخص غیر وابسته به نظام را دیده اید که بتواند بدون ارتباط کالایی را صادر کند و جایزه ی صادراتی بگیرد ( من خود شاهد بودم که کارخانه ایی کلاهایی زا بنام صادرات با پرونده سازی از استان مربوطه خارج می کرد و بی ان که ان کالا از مرز خارج شود گواهی صادرات صادر می شد و همان کالا به نصف قیمت در بازار عرضه می شد چرا که جایزه ی صادراتی انقدر بود که سود سرشاری را نسیب کارخانه دار وابسته به نظام کند )و یا کالایی وارد کند و توزیع نماید ؟ اتفاقا یکی از
وارد کننده گان عمده ی یکی از کالاهای خاص از جمله اهن قراضه از اسیای میانه و صدور ان به هند و... همین گورستان دزد ها هستند .

شاعری در انقلاب کبیر فرانسه گفت : ای ازادی به نام تو جه جنایاتی که صورت نمی گیرد و من می گویم ای عدالت به نام تو چه ستمی بر این ملت روا نمی گردد

به هرروی زمین خریداری شده توسط این بزرگواران در اصل حدود 200 مترمربع بود که پس از همکاری شهردار وقت مشهد و استاندار وسعت زمین با احتساب گورستان یهودیان به حدود 2 هکتار رسید ان هم در فاصله ای اندک از حرم مطهر امام رضا (ع) . یعنی درست کنار گوش امام گورستان و اموال بخشی از مردم ایران را بنام خود ثبت و غصب کردند حال شما این را با مساله ی تاریخی که امام علی ( ع) می فرماید مقایسه فرمایید :

به امام علی (ع) خبر می دهند که در بازار کوفه خلخالی را به زور از پای زنی یهودی ربوده اند و او را کتک زده اند و امام می فرمایید : خاک بر شما و ننگ بر شما که در بازار مسلمین خلخال از پای زنی ربوده اند – و سپس امام متخلفان را به اشد مجازات می رساند –
اما در این عصر اموال و ارامگاه یهودیان مشهد را در روز روشن و در محضر امام رضا (ع) به غارت بردند و....هم ان ماجرای کارخانه و شرکت لاستیک سازی دنا و خرید 700 میلیونی ان در حالی که فقط در انبار ان 4/1 میلیارد لاستیک و مواد اولیه وجود داشت ان هم به اقساط و فروش کارخانه به ....( که اقای پالیزدار فقط بخشی از ان ماجرا را می دانستند و باز گفتند و خوشبختانه قوه ی قضائیه و مسولان اطلاعات کشور بجای دستگیری عوامل و مجرمان منبع اطلاع رسانی را به جرم اختلال در امنیت عمومی به زندان برد و حالا حالاها خواهد بود تا ناپدید شود یکی از کار های این ساختار شعبده بازی و ناپدید کردن ادمها است ان چنان که دیگر هرگز پیدا نشوند . خدا را چه دیدید شاید به همین زودی من هم ناپدید شدم و...) .حال از منظر اینده شناسی به این قضیه نگاه کنید به گفته ی اقای احمدی نزاد ( ببخشید بجای ج ایرانی سیستم من ز تایپ می کند ) مافیای کشور هفت سر است و نه تنها ایشان که بزرگتر ایشان هم قادر به اصلاح این سیستم نیست و نخواهد بود چرا که بازیگران عمده ی سیاست در کشور درگیر این ماجرا هستند و هر گونه تلاشی در این رابطه یعنی محو عاملی که عزم انجام کاری دارد .
بطور مثال در دوره ی اقای خاتمی وقتی که اقای قالیباف رئیس مبارزه با قاچاق کالا وارز کشور شد طرحی برای شناسایی اسکله های خصوصی ارایه شد و بلافاصله انچنان ایشان مورد فشار قرار گرفت که .... و متعاقب ان به صورت غیر رسمی و فقط بخاطر کمک به اصلاح امور اقتصادی مقرر شد به نوعی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به رهبری اقای بهزادنبوی مساله اسکله ها و واردات و صادرات را ( بنا به شایعات ) به منظور اطلاع رسانی پیگیری کند و به همین جهت جلسه ای در قم گذارده شد و می خواست ایشان سخنرانی کند .به یکباره خبری منتشر شد که اصناف و بازاریان و مردم شهید پرور قم با راهپیمایی و بر هم زدن محل سخنرانی وی را وادار به فرار از قم کردند و...
اما چرا این گونه شد . یکی از بزرگان که شریک همین گورستان دزدی بود و ... در
جلسه ایی خصوصی گفت : من به محض شنیدن خبر ورود او ( اقای نبوی ) به سراغ
اتحادیه ی گاو کشان قم که از جمله ی اراذل و اوباش بودند رفتم ( سخنان و تعبیر با عرض پوزش بسیار دقیقا مطالب نامبرده است با شاهد ) و گفتم شما باید جلو حضور این مردک را در این جا بگیرید ( با عرض پوزش از اقای نبوی ) و انها را به چهار طرف شهر فرستادم سپس بسراغ طلبه های جوان رفتم و گفتم ورود اینها یعنی از بین رفتن حرمت روحانیت و عظمت انقلاب اسلامی و انها را هم راه انداختم و بعد فرستادم چند تا از گنده لات ها را اوردند و گفتم شما در این شهر باشید و کفر بسوی ما بیاید بروید مجلس را خراب کنید و انها هم رفتند و مسجدی که می بایست( اقای نبوی) سخنرانی می کرد قرق کردند ان گاه از طریق فرمانداری به اطلاع وی ( اقای نبوی ) رسید که اوضاع قم بخاطر حضور شما بهم ریخته و او ( فرماندار ) مردک را که وارد قم هم شده بود از راه پشت فرمانداری فراری داد و..

.بدین ترتیب چنین به نظر می رسد که وضعیت اقتصادی کشور با ان چه که دولت ها و حتی رهبری می اندیشد تفاوت بسیار دارد و سرمایه فراتر از نظام قدرت نمایی می کند ان هم سرمایه ای که مشخص نیست از کجامی اید و به کجا می رود ... با این همه در حالی که خانواده ایی میان سال بخاطر فقر و بیکاری در خون می غلتد باید از مدیریت کلان کشور پرسید ایا شایسته است که در کشوری که داعیه ی عدالت و اسلام دارد رانت ها و فرصت ها و وامهای میلیاردی شرایط کشور را بسویی ببرد که امنیت ملی به مخاطره افتد ؟
واقعا اگر یکبار دیگر حادثه ایی همچون شورش مشهد در سال 1371 که منجر به ویرانی بسیار و ... گشت در تهران به وقوع افتد چه خواهد شد ایا تهران این شهر بی دفاع در برابر اتش سوزی و ترافیک و... فاجعه ایی ملی را پدیدار نخواهد ساخت ؟
اگر کشوری که از طریق فروش و ورود دلارهای نفتی فقط 65 نفران دارای رانت 2 میلیارد دلاری هستند و بقیه ی مسایل هم که در دست دولت و وابستگان به ان می باشد وارد منازعه ایی بین المللی شود چه بر سر این ملت نگون بخت خواهد امد وا یا سند چشم انداز بیست ساله با وجود چنین نابسامانی ها و بحران هایی تحقق خواهد پذیرفت ؟
عدالت – برابری فرصت های اقتصادی و نحوه ی تولید ثروت در کشوری که متکی به صدور نفت خام است و به یکباره حجم عظیمی از ثروت ملی بر امده از فروش نفت ( دلار های نفتی ) از جیب اشخاصی خاص سر در می اورد چه تعریفی دارد ؟
ثروت این گروههای خاص از کجا امده و اگر چنین می توان ثروت های ملی را صرف تجملات نمود چرا باید زوج میانسالی در حدود 60 سالگی به علت فقر و بیکاری خود کشی نمایند ؟
چرا وقتی که تاجری بین المللی با
پیشینه ی مکنت وثروت اجدادی اعلام می کند که گندم های خریداری شده فاسد بوده - توسط دولت شش ماه بر روی اب سرگردان بوده و حتی هند و پاکستان انها را غیر بهداشتی برای دام هایشان تشخیص داده اند به قیمت گزافی توسط سازمان غله خریداری می شود و وارد چرخه ی غذایی کشور می شود و حتی منکر واردات کندم دامی می شوند در حالی که فائو اعلام می کند بیش از 4 میلیون تن گندم دامی وارد ایران شده همه منکر می شوند و...- جریمه می شود و او را از حوزه ی واردات گندم و حتی ورود به کشور منع می کنند ( در دولت اقای رفسنجانی و اوایل دولت اصلاحات ) چرا این سناریوی مشمئز کننده همچنان تداوم دارد؟

سرنوشت کشور با این همه تضاد طبقاتی و منزلتی – شکاف میان فقیر و غنی – ناپدید شدن دلارهای نفتی در گردونه ی اقتصادی و واردات بی رویه ی کالاهایی که مشابه داخلی دارند مثل شکر که منجر به بیکاری و نابودی صنایع قند و شکر کشور است چگونه خواهد بود ؟

ایا رئیس جمهور عدالت محور این گزارشات را نمی بیند و نمی خواند ؟....

هیچ نظری موجود نیست: