۱۳۸۷ دی ۲۸, شنبه

بخش دوم
(برادران و خواهران زیر آب زن توجه کنند که این بحث اصلا و ابدا سیاسی نیست و هیچ ربطی به سیاست ندارد و لذا استفاده ی ابزاری از این مجموعه درس ها در سیاست در روسیه و کشور های مشترک المنافع ممنوع می باشد . تاکید دوباره این مطالب سیاسی نیست و ربطی به سیاست ندارد . نویسنده ج.بی.ر)

جرفانتیک بلوسماراور : درس های موفقیت رام کردن دیگران

بخش دوم - هرگز نترسید برای رام کردن دیگران و اقتدار خود و استیلا بر دیگران هرگز نترسید .

ترجمه و اقتباس : پرفسور بنیامین سالار فرد اصل

(بسیار مایل بودم شعر دکتر جرفانتیتک را به فارسی برگردان کنم اما نتوانستم . شعری در مایه های شعری فارسی با این مضمون : انکس که نداند که نداند نداند که نداند تا عمر دارد در دستشویی بماند و... مترجم)

برای درک بهتر این مبحث لطفا این حکایت را از پرفسور عزیز افضلوف مرور کنید . پرفسور در این حکایت نقل می کند که چگونه باید در مواقع اضطراری از امکانات محدود و سر راه بهره گرفت . ایا باید همیشه از سخت ترین راه به هدف رسید . این مساله ایست که قرن هاست که ریاضی دانا ن ان را به اثبات رسانده اند که کوتاه ترین فاصله ی دو نقطه فقط خط راستی است که باید ترسیم شود .


( این حکایت را به سبب مطالب غیر اخلاقی حذف کردم . مدیر وبلاگ)

در این حکایت شما می اموزید که چگونه و چه هنگام و برای چی باید از راه های میان بر استفاده کنید . راه میان بر چیست ؟
راه میان بر همان است که گاهی شما را از راه راست منحرف می کند و گاهی در رسیدن به هدف شما را سریع تر به مقصد می رساند .
نمی خواهم پارادکس و تناقض مطلب فوق را تبین نمایم .
به این همه می دانم که اینک در عصر انقلاب اطلاع رسانی و جهش های بسیار علمی وبروز گستره های فرازمند دانایی و کوشش جمعی برای حل معضلات عمومی گاه مجبور به استفاده از تئوری و استراتژی نابجایی هستیم . تئوریی ای که به ما می اوزد برای درک بهتر یک مساله باید نقیضین و یا مخالف های را نشان داد . هیچ خردمندی نمی تواند به کودکی دو
ساله فرمول نسبیت اینشتین را بیاموزد . اما من ( نگارنده ی این وب چنین ادعایی ندارد . جرفانتیتک بلوسماراور چنین می گوید ) می توانم به گربه هم رقص باله بیاموزم و به کودکی که هنوز متولد نشده فیزیک کوانتوم یاد دهم . روش چنین یادگیری و اموزشی را در بحث بعدی باز خواهم گفت .
به هر روی می دانم که اینک شرایط دشواری فراروی همه در جهان است . بحران اقتصاد جهانی منجر به بحران حقوقیو مدنی و سپس بحران انسانی و روابط زناشویی و خانوداگی خواهد گردید . من اینک می بینم هنگامی را که در کشور های فقیر و جهان سومی جمعیت عظیمی از مردمان ان کشور ها در گرداب روابط زناشویی. خانوادگی غرق شده و با نفرین منابع در کوره های خود اشتعالی نفرت در حالی که نان شب ندارند برای تهیه ی سلاح و جنگ افزار به تن فروشی بپردازند .
مشکلات هم اکنون در جهان پیچیده شده است و نبرد های تروریستی با دولت ها دمکراتیک در حال گسترش است . نمونه ی زیادی از ان را می توان در خاورمیانه مشاهده کرد . جایی که اکثر مردم ان در خفت و خواری و فقرو بیکاری گرفتارند . جایی که تن فروشی و مزدوری نوعی عبادت ( وفاداری ) فرقه ایی تلقی شده و وجدان بشریت را حریحه دار ساخته است . اینک خاورمیانه راهی برای نابودی برگزیده است .
هنگامی که در نبرد های کنونی اسرائیل جنگ را ببازد فلسطینی ها برای برتری در رقابت با یکدیگر و سپس به خاطر اختلافات مرزی از اردن تا سوریه و لبنان را اماج حمله قرار خواهد داد . و اگر اسرائیل این جنگ را ببرد باز اغازی برای شروعی دوباره در نفرت و انتقال ثروت اعراب برای تداوم نبرد در فلسطین جریان خواهد یافت . به تعبیر دیگر در این جنگ برنده بازنده ی اینده است و بازنده ی کنونی مردار بعدی که لگد مال خواهد شد در نبرد برای باخت .
به دیگر سخن نبرد کنونی مثل کشتن یک دشمن قدیمی در خصومتی شخصی است . که وقتی که دشمن شخصیت را کشتی مقدمه ی اعدام خودت را فراهم ساخته ایی و اگر کشته شوی راه مرگ دشمن شخصیت را باز کرده ایی . به این پیروزی برد برای باخت می گویند . در هر دو حالت کشتن دشمن شخصی و یا مردن به دست وی هر دو طرف بازنده اند .
همین استدلال است که بسیاری در تلاش می باشند که هرگز وارد معرکه ایی نشوند که برد ان باخت است و باخت ان نابودی ابدی .
درسی مهم که در نوبت بعدی به ان خواهیم پرداخت . با این حال مایلم از استراتژی نابجایی تعریفی اندک داشته باشم . شما نمی توانید بر روی یک تابلوی سفید خرس سفید قطبی را ترسیم کنید مگر انکه جایی از ان را سیاه و یا رنگی نمائید . تعارض رنگها موقعیت ها را نشان می دهد . در سیاست و پیروزی بر رقیب به ویژه در انتخابات ریاست جمهوری این اصل را هرگز فراموش نکنید .
گمانم بر ان است که اندکی از درس امروز دور شدیم . درس امروز پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی در هر محلی که وست دارید با استفاده از ابزار رام سازی ( بخوانید خر کردن مردم – باید ببخشید مترجم به سبب پایبندی به اصول امانت داری در ترجمه عین عبارت را بیان می دارد . اما ما نمی توانیم از این تعابیر زشت و مستهجن استفاده کنیم . لذا ان را تا حد امکان تحریف و تغییر می دهیم .)
مشکلات اینک بسیار زیاد است و زندگی اجتماعی و اقتصادی در مردابی متعن فرو رفته است . عواطف در حال مرگ است و وجدان انسانی در حال گریز از صحنه ی زندگی .زندگی مقوله ایی دردناک شده است و باید در مورد ان دوباره تعریفی اثرگذار را باز افرینی کرد .

من شما را درک می کنم و مشکلات برامده از چنان شرایطی را . اما مایلم در این جا داستانی عامیانه ( حکایت مهم ) را برایتان نقل کنم :
می گویند رمالی با تعدادی از دوستانش در زمستانی سرد وارد روستایی شد که کدخدایی بسیار مقتدر داشت و از قضا کدخدا مردی میهمان نواز و بشدت در این عرصه متعصب بود . اما فقط یک نقطه ضعف داشت و ان این که اگر کسی او را از خواب بیدار می کرد خونش به گردن خودش بود . بناچار رمال و دوستانش وارد خانه ی کدخدا شدند . کدخدا به عادت میهمان نوازی شباهنگام شلغمی بسیار به خورد انها داد و متعاقب ان دیگی از قرمه ( استرتانف – همان گوشت سرخ شده ی ایرانی است که در داخل معده ی گوسفند در قدیم نگهداری می شد و به ان شکمبه ی قرمه می گفتند ) برایشان اورد . رمال که مردی با بصیرت بود اندکی از قرمه ها را برای فردا در استین پنهان کرد .رمال و دوستانش را نیمه های شب دل پیچه ایی وحشتناک به سراغ امد .رمال زودتر از بقیه به سوی دستشویی دوید . بی ان که بداند کدخدا سگی درنده را در حیاط خانه ازاد کرده تا از حمله ی گرگ ها و شغال ها در امان باشد . رمال تا پای در حیاط خانه گذاشت . سگ بسویش حمله ور شد . رمال به سرعت قرمه های آستینش را بسوی سگ پرتاب کرد . سگ تا به خوردن مشغول شد . رمال رفت و آسوده ... بازگشت . اما هنگامی که نوبت دوستانش شد . سگ لحظه ایی به انها امان نداد . ترس از سگ از سویی.و ترس از بیدار کردن کدخدا از سوی دیگر موجب شد فضای رعب و وحشت و درد همه را فرا بگیرد .گفتند چه بکنیم ؟
ناگاه چشم رمال به کودک قنداقی کدخدا افتاد که در گوشه ای از راهرو خوابیده بود . به کودک اشاره کرد . کودک را با قنداق اوردند . گفت همین بهترین جا است .. شروع کنید ....همگی در قنداق کودک خود را راحت کردند . مدتی رمال و دوستانش بخاطر اصرار کدخدا ناچار در آن روستاماندند.وضع بر همان منوال بود .
روزی زن کدخدا گفت :
ای مرد . به حرمت نان و نمکی که خورده اید یک دعایی برای این طفل خردسال من بنویس ... آخر چند شب است که چند برابر جثه و وزون خود خراب کاری می کند . دعایی بنویس تا این مشکل حل شود
رمال گفت : ای خواهر تا ان سگ در این خانه است نمی توان کاری کرد .
سگ هرگز اجازه نخواهد داد که فرایند دفع زباله ی انسانی روندی طبیعی بیابد . نخست باید برای دفع سگ چاره ایی اندیشید .
زن گفت : جان کدخدا به جان سگش پیوسته و اگر سگ کدخدا نباشد که دیگر کدخدا را هیچکس به کدخدایی قبول نمی کند . نمی توانیم از سگ بگذریم .
رمال جواب داد : پس اجازه ی رفتن مارا از کدخدا بگیر ؟
زن گفت : اگر شما بروید و در منزل دیگری در این روستا اقامت کنید . ان وقت برای ابروی کدخدا خیلی بد می شود . کدخدا تمام تلاشش بر ان است که نشان دهد که میهمان نواز و ...است .
رمال گفت : پس قنداق بچه را چند لایه بساز و بخشی از ان را جدا کن .
زن گفت : نمی توانم . هر شب کدخدا به دقت به قنداق بچه نگاه می کند . همین طوری هم . همیشه از من برای خوب نبستن قنداق ایراد می گیرد .نمی توانم .
رمال پرسید : کدخدا این ماجرای خراب کاری بچه را با این حجم و وسعت می داند ؟
زن جواب داد : بله و خیلی هم خوشحال است و به هر کس که می رسد این مساله را تعریف می کندو می گوید من ان قدر به بچه ی قنداقی ام رسیدگی می کنم که هر شب به اندازه ی 6- 7 مرد بزرگ خراب کاری می کند .او از این بابت خوشحال است که این بچه معده ایی و روده ایی به این اندازه و این عظمت دارد . کدخدا دیروز به کدخدای روستای مجاور می گفت :
این بچه با این همه توانایی در خراب کاری قنداقش و با این حجم و اندازه ایی که مدفوع دارد بی گمان روزی از بزرگان خواهد شد من شنیده ام که هر کس بیسشتر بتواند خرابکاری ( مدفوع ) کند به شرطی که این روند تا بعد ها و بزرگ سالی اش ادامه یابد حتما یک رئیس حزب و یا رئس جمهور می شود . ما اینک به یک رئیس از ایالات خودمان از چمنستان ویروفستان احتیاج داریم.
کدخدای روستای همسایه هم با تائید سخنان او می گفت من هم این را شنیده ام . حتی شنیده ام که برای رهبری حزب هم باید توانایی انجام خروج بی اندازه ی مد..ع را داشته باشی ... هر کس که بتواند بیشتر بر...د . او حتما رئیس خواهد شد . حالا کدخدا تمام کوشش بر ان است که حجم و اندازه ی خراب کاری ( مدفوع ) بچه بیشتر شود و می گوید نمی خواهم بچه ام در اینده با کمک کاری روده ی بزرگش امیر و وزیر و ... شود فقط باید رئیس جمهور و یا رهبر حزب ... شود.
رمال با شنیدن این حرف ها از ترس غش کرد وبعد از ان که کمی حالش بهتر شد در همان حال عقبکی به پشت سرش نگاه کرد و با یاد اوری ان که او نتوانسته در این مدت کاری انجام دهد . به سرعت به طرف دوستانش دوید و با دقت در حالی که پشت ( باسن – مترجم بی حیایی کرده بود . من ان را تغییر دادم ) انها نگاه می کرد زیر لب نجوا می کرد : این همه وزیرو وکیل و بزرگ در این جا هست و من قافل از انها شده ام از امشب من هم باید کار انها را انجام دهم شاید من هم بعد پست ومنصبی بگیرم ....

نتیجه ی حکایت :
1- هرگز از انجام کاری که زشت می دانید نترسید شاید همان منجر به رشد و شکوفایی شما شود .

2- برای ریاست بر حزب و یا رئیس جمهور شدن در ایالت چمنستان ویفروستان باید توانایی خراب کاری بزرگی و پر حجم و اندازه ایی داشته باشید .

3- همه ی کدخدا ها انسان های شریف و بزرگواری هستند که نصایح و آموزش های مناسبی را بی دریغ در اختیار آشپزخانه ( عیال پاشکسته – منزل – ننه ی اقا ملنگ – دختر کلب سالار – او - ... ) همه القاب مرتبط با همسر و زن هستند که در ایالت چمنستان ویفروستان بکار می روند به ویژه در میان کدخدایان این خیلی مصطلح است . اگر می خواهید کدخدا شوید باید دروه ی باز اموزی زبان و ادبیات کدخدایی را بیاموزید . ادبیات و آموزش زبان کدخدایی در همین کتاب شرح شده است .


4- هر گز از انچه نمی دانید نگران نباشید ندانستن خدمتی به بشریت و انسانهای کدخدا می باشد ..

5- اگر قصد ریاست بر حزب و یا رئیس جمهور شدن در ایالت چمنستان ویفروستان داشتید مواد زیر لازم است :

· - یک عدد سگ درنده
·
· - یک عدد کدخدای مهربان و مهمان نواز
·
· - یک عدد رمال با دوستانش
·
· - یک عدد اشپزخانه ی پدری ( منظور همسر پدر می باشد . چون می خواهم کدخدا شوم ادبیات ان را دارم می اموزم )
·
· - شما لازم نیست از زمان کودکی و در قنداق خراب کاری ( مدفوع ) پر حجم داشته باشید . می توانید از راه های میان بر و استراتژی نابجایی استفاده کرده و خود را بجای یک کودک جا زده قنداق شده و به مرد های محترم بفرمائید که در طی این روند به شما کمک کنند .
·
· گوشت و غذای بسیار برای آن مردان محترمی که بجای شما در حال تلاش و کوشش هستند . بهتر است همه ی ان مردان محترم میهمان باشند و از ولایات دیگر بوده تا کار شما امن تر شود و خطر درز و نشت اطلاعات وجود نداشته باشد .
·
· - شما ادم موفقی خواهید بود اگر این دستور العمل را بکار گیرید .

اما مساله ی مهم ان است که پس از انتخاب و یا پیروزی چه باید بکنید که حرمت و اقتدار شما همیشه محفوظ و مصون از بلایا باشد :

1- در همه ی دنیا کشور هایی به موفقیت عظیم رسیده اند که با چراغ خاموش و در استتار مطلق فقط برای اقتصاد ملی کوشیده اند و رفاه جمعی را پدید اورده و و هنگامی که ظرفیت و توان داخلی به حد کفایت رسید در راه توسعه ی ملی قدم برداشته و از منافع ملی و ابدی کشورشان حمایت کرده اند .اما شما لازم نیست این همه تلاش کنید تا اخرش بتوانید منافع ملی را تعریف کنید و با قدرت در راه تحقق ان قدم بردارید . شما می توانید از همان لحظه ی ریاست به دیگران گیر بدهید . از کمک مردان همراهتان استفاده کنید
( همان مردان که در قنداق خراب کاری می کنند ) .در هر کجا که زد و خورد و دعوایی هست بی تعلل وارد شوید این به شما کمک می کند که بتوانید قدرت خود را نشان دهید و به هدف بزرگتان در ایجاد گه گیجه ی جهانی جامه ی عمل بپوشید . زندگی شما در گرو ورود به همه ی دعواو مخاصمه ها است .

2- به نصیحت های کارشناسی توجه نکنید . هیچ کارشناسی بیشتر از شما چیزی نمی داندو فقط کلاس می گذارند که چیزی بلد هستند . انها هیچ وقت و در هیچ مقطعی کار درستی را نتوانسته اند انجام دهند .به هیچکس اعتماد نکنید مگر ان که شرافت خود را در خراب کاری و گذاشتن تپه های پر حجم و اندازه ی زباله های انسانی ( مدفوع – این نویسنده خیلی بی تربیت و بی ادب است ببخشید ) بله اثبات رسانده باشد .دهان هر یاوه گوییی را که نمی تواند زبانش را نگهدارد با تپاله ی انسانی و در صورت نبود با تپاله ی حیوانی مسدود کنید .

3- هرگز نترسید .بخصوص از ان که در خواب معده ی شما بکار افتد و خواب های پریشان ببینید . خواب دیدن با شکم پر برای طراحی و تدبیر در فردای ان روز بسیار اثر گذار و نافذ است . خوردن تخم مرغ اب پز با شلغم و قیصی و کله پاچه و دراز کشیدن توی افتاب و یا زیر کرسی را برای تدبیر های استراتژیک فراموش نکنید . خوردن اقلام اعلام شده و فکر کردن در سرویس بهداشتی سبب می شود شما متفکر تر به نظر برسید و موجب اصلاح بسیاری از ظرفیت های فکری و پیشگیری از هجوم اندیشه های دشمنان به مغزتان می شود .


4- اشپزخانه ( همسرتان ) را زود طلاق بدهید و یا بکشید تا اطلاعات شما را در نحوه ی پیروزیتان به کسی چیزی نگوید . باور نکنید که با ماهواره و سایر تجهیزات فنی می توان محل پادگان نظامی و رد و محل حضور شما را بی معطلی پیدا کرد . این ها همه اش توطئه است . می خواهند شما را منحرف کرده و دستشویی های عمومی را ببندند و...شما را با معده و مثانه ی پر بیچاره کنند ....

5- برای گرسنه ها ورزشگاه بسازید تا غذایی را که بعد خواهند خورد همین الان هضم گردد . بیمارستان در صحرای گبی و قلب جنگل های سیبری که خالی از سکنه است بسازید تا در قرن اینده اگر ادم ها زیاد شدند به انجا بروندو از ان استفاده کنند. کارخانه نسازید و به هیچ کس هم اجازه ندهید کارخانه ایی احداث کند . احداث کارخانه سبب می شود لایه ی اوزون پاره شده و نیاز به اسفالت پیدا کند . چرا عاقل کند کاری که باز ارد پشیمانی ؟
آب را در فصل کشت و زرع قطع کنید تا در زمستان که آب مورد نیاز کشاورزی نیست آب کافی وجود داشته باشد .تا می توانید کارگاه بزنید . گارگاه خوب است و موجب می شود تعداد زیادی ثروتمند بیکارو ورشکسته شوند و البته اگر صاحب کمالات بوده و سرمایه ی اخذ شده برای کارگاه را وارد بخش دلالی کردند از آنها هرگز مالیات نگیرد .
مالیات کچلی می آورد و کشور را ناچار به خروج ارز برای واردات موی مصنوعی دختران بازیگوش می کند .
شهر های بزرگ را فراموش کنید و به انها هیچی ندهید نه بیمارستان و نه کارو نه امکانات . تا همگی از شهر های بزرگ فرار کنند و به صحرا بروندو بیمارستان و .. جاده های کویری و باتلاقی را پر از جمعیت نمایند .
هرگز به هیچ مهندسی اعتماد نکنید ادم های بی سواد بهتر کار می کنندو صنعتی تر هستند . دانشگاه ها را از جامعه جدا کنید . در دانشگاه ها چیز هایی یاد بدهید که هرگز نتوانند در جامعه به کار ببرند .
اگر علم دانشگاه ها کارافرین شود شما بواسیرهمراه با باد فتق مسری گرفته و جامعه بیمار می شود .
6- گاهی ( تاکید فقط گاهی . چون اگر خیلی به این حرف ها توجه کنید وابستگی و اعتیاد به همراه خواهد داشت . معتاد این حرف و رهنمود ها نشوید . اعتیاد به این حرف ها از اعتیاد به انگشت توی دماغ کردن در دستشویی بدتر است یادتان نرود ) به نصیحت ها و رهنمود ها ی عالی مدیران کشور ها و ایالت های دور توجه کنید . اغلب این رهنمود ها بسیار عالی است . بعنوان مثال یک نمونه از نصیحت های اثر گذار که متاسفانه هیچ کس قدر آن را ندانست برایتان نقل می کنم تا عبرت بگیرید . (عبرتا)

می دانید چرا اقای پوتین نتوانست قدرت را در کرملین برای خودش ابدی نماید ؟

حتما نمی دانید . چون به این مطلب توجه نکرد . عین خبر را از رسانه های بین المللی برایتان نقل می کنم . لطفا توجه کنید :




. كدخبر: ۳۶۱۰۰
تاريخ: ۱۹ مهر ۱۳۸۶ - ۱۶:۴۰ نیوز فردا – فردا نیوز

پیشنهاد سفرهای استانی احمدی نژاد به پوتین
با شناختي كه از روحيه آقاي پوتين سراغ دارم، تصورم اين است كه وي هم سفر به استانهای مختلف روسيه را در دستور كارهايشان قرار بدهند ؛ چرا كه چنين سفرهايي اتحاد ملي و همبستگي در داخل كشور را تقويت می کند .


پس از این پیشنهاد عالی و بسیار کارگشا ابتدا اقای پوتین که اتفاقا همان روز از اجلاس گروه کشور های صنعتی (جی 8) بر گشته بود و هنوز تمام کارشناسان فنی و سیاسیش حضور داشتند در حالی که با کارنی بازی می کرد و این پیام را می خواند پرسید :
· - استان چیه ؟ بدبخت نتوانست معنای استان را بفهمد .
( تاکید بدبخت فلک زده از مترجم است )

· - در استان چکار باید کرد ؟( زحمت یاد گیری را به خود نداد )

· - در سیبری به این بزرگی استان از کجا پیدا کنم ؟


· - مردی در روسیه نمی بینم که جرات رفتن به استان داشته باشد.

· - چرا کا . گ . ب. تاکنون چنین مساله ی مهمی را به من نگفته بود ؟


· - چرا دانشمندان روسیه نتوانستند چنین کشفی را به من اطلاع دهند ؟

· - حالا که نمی توانیم استان را پیدا کنیم . ولش کن . من می روم بخوابم .و گفت : کارنی هی کارنی پدر سوخته کجایی داری عو عو می کنی . خاک توسرت زود بیا جیش بوس لا لا زود باش ...بی ان که زحمت بکشد و فکر کند ( حقش بود که از کرملین بیرونش کردند - تاکید از مترجم -.)

بله درست همین جا بود که اقای پوتین برای همیشه از اریکه ی قدرت در کرملین فرو افتاد . من یقین داشتم اگر اقای پوتین به رهنمود های ارائه شده توجه می کرد و برای ان ارزش قائل می شد هرگز قدرت را از دست نمی داد .

نتیجه ی مهم :
هر پیروزی نتیجه ی مشخص یک زحمتی خاص است . برای موفقیت در هر منطقه ایی از کره ی زمین باید راه مناسب و بومی ان را انتخاب کرد .

برای موفقیت در انتخابات و حتی زندگی روزمره باید توجه داشت که رهنمود ها خیلی اثر گذار و مهم می باشند .

باید بکوشید به هر طریقی موفق باشید .

برای توفیق بیشتر باید یاد بگیرید که همیشه قنداق پیچی شده باشید و یاد بگیرید که چگونه در قنداق زندگی کنید . ان هم در کنار مردان محترمی که برای پیروزی شما زحمت بسیار
می کشند . مردان محترم را همیشه احترام بگذارید و برای انها غذاهای ویژه سفارش دهید تا وظیفه ی خود را به نحو عالی انجام دهند .


بخش سوم در امتداد موفقیت :
درس بعدی برد برای باختن
چگونه می توان هنگامی که پیروز هستید ببازید . هنر بزرگ بعضی از انسانها برد برای باخت است . حتما به این درس توجه فرمائید .

(توجه این توصیه از نویسنده ی این وبلاگ است :
این سلسله از درس ها به هیچ وجه سیاسی نبوده و هیچ ارتباطی با مقوله ی نفرین شده ی سیاست ندارد ( خداوند منان را سپاس گذاریم که میان ما و سیاست جدایی انداخت . الهی کمر سیاست بشکند و جز جگر این ملعون بگیرد که همه را بدبخت کرده و سبب بواسیر عده ی زیادی از ادم ها شده ) . نویسنده ی این وبلاگ فقط با اوردن این مطالب از روی کتاب موفقیت نوشته ی جرفانتیتک بلوسماراور- ترجمه ی اقای دکتر سالار فرد اصل در تلاش است راه های پیروزی را در هر مساله ایی تبین نماید . پرواضح است که دوستان حق ندارند از این درس ها برای سیاست ورزی و برنامه ریزی استفاده کنند . نویسنده ی این وبلاگ این کتاب را به 500 یورو خریداری کرده و بخش هایی از ان را در وب استفاده می کند . اما اوردن این مطالب هیچ ارتباطی با اعتقاد و تفکر مالک وب - این جانب - نداشته و در حقیقت این جانب می کوشم نشان دهم که چگونه عده ایی با استفاده از علم مدیریت در حال ضربه زدن به مبانی فکری و ارزش های کشور های جهان سوم می باشند (ایجاد هوشیاری و افشای توطئه وظیفه ی هر انسان غیور و متفکر است ) . بی گمان پشت این کتاب و نویسنده ی ان باید رد و نشانه ی دست های کثیف و آلوده ایی را مشاهده کرد که درصدد چالش افرینی در فضای بین الملل و تحقیر ملت ها و متفکران آن جوامع هستند . با این حال از این که گاهی ممکن است در این نوشتار کپی شده اصطلاحات و جملات رکیک و نامناسبی از دید ویرایش وب بگریزد پوزش می طلبم و امید بسیار دارم که یک روز یک ایرانی و یک مسلمان با تالیف کتاب و مقاله ایی عالمانه به این گونه از داستان سرایان و .. که به نام علم و دانش هنجار های انسانی را فرو می ریزند . پاسخی شایسته بدهد . گمان نکنید انتونی رابینز نیز از این حوزه مبرا است . باور کنید که مترجمان کتاب های نامبرده زحمت بسیاری می کشند که بخش هایی از ان را با محیط ایران اسلامی منطبق سازند .
باز هم تاکید می نمایم استفاده ی ابزاری و سیاسی و تفسیر سیاسی از این مطالب اکیدا ممنوع می باشد و هیچ کس حق ندارد از مطالب این وب بهره برداری سیاسی کند . بهره برداری سیاسی متضمن پیگرد قانونی بوده و خیانت در امانت و تدلیس تلقی می گردد.
در صورت تمایل به استفاده ازپاره ایی از مطالب ( بخشی از ان) باید 10 یورو برای هر بخش و برای استفده از کل کتاب500 یورو بپردازید . با تشکر مدیر وبلاگ )

پایان بخش دوم